تغییر توازن قدرت اقتصادی در اروپا: سه اقتصاد بزرگ با افت رشد و تهدید بدهی مواجهاند

بازی عوض شد: چگونه اقتصاد اروپا وارونه شد و کشورهای «ضعیف» ناجی شدند دهه گذشته، بحران بدهی اروپا تصویر ناخوشایندی از این قاره ساخته بود. اروپا به دو بخش تقسیم شده بود: کشورهای مسئول و منظم شمالی (به رهبری آلمان) در مقابل کشورهای ولخرج و بیانضباط جنوبی (پرتغال، ایتالیا، یونان و اسپانیا). این کشورها را
بازی عوض شد: چگونه اقتصاد اروپا وارونه شد و کشورهای «ضعیف» ناجی شدند
دهه گذشته، بحران بدهی اروپا تصویر ناخوشایندی از این قاره ساخته بود. اروپا به دو بخش تقسیم شده بود: کشورهای مسئول و منظم شمالی (به رهبری آلمان) در مقابل کشورهای ولخرج و بیانضباط جنوبی (پرتغال، ایتالیا، یونان و اسپانیا). این کشورها را به شکلی تحقیرآمیز “PIGS” (خوکها) مینامیدند.
اما امروز، به نظر میرسد همهچیز برعکس شده است. غولهای اقتصادی سابق اروپا در چرخهای از رشد پایین و کسری بودجه گرفتار شدهاند، در حالی که کشورهای جنوبی به ستارههای اقتصادی قاره تبدیل شدهاند.
دگرگونی بزرگ: شمال درگیر، جنوب در حال رشد
سه اقتصاد بزرگ و سنتی اروپا (آلمان، فرانسه و بریتانیا) با مشکلات جدی روبرو هستند. رشد اقتصادی آنها متوقف شده و بدهیهایشان در حال افزایش است.
فرانسه در مرکز این دگرگونی قرار گرفته و با بحران بودجه و شکاف عمیق سیاسی دست و پنجه نرم میکند.
بریتانیا برای جلوگیری از بحران، به دنبال افزایش شدید مالیاتهاست.
آلمان و هلند نیز، اگرچه وضعیت بهتری دارند، اما با بدهی دست و پنجه نرم میکنند.
در مقابل، کشورهای جنوبی مانند اسپانیا به نقطه روشن و امیدبخش رشد در اروپا تبدیل شدهاند. یونان که ۱۵ سال پیش در آستانه ورشکستگی کامل بود، اکنون وضعیت مالی تقریباً متعادلی دارد.
به گفته اقتصاددانان گلدمن ساکس، کشورهای جنوبی پس از بحران بدهی قبلی، درسهای خود را آموختهاند و اکنون در مدیریت مالی بسیار محتاطتر از فرانسه یا حتی آلمان عمل میکنند.
میراث ریاضت: دردی که به درمان منجر شد
این تغییر شگفتانگیز، نتیجه همان برنامههای ریاضت اقتصادی بسیار دردناکی است که در گذشته به کشورهایی مانند یونان و پرتغال تحمیل شد.
درست است که آن برنامهها زخمهای عمیقی بر جای گذاشتند (اقتصاد یونان هنوز یکپنجم کوچکتر از قبل بحران است و بیکاری بالاست)، اما آن کشورها را مجبور به اصلاحات ساختاری اساسی کردند. کارهایی مانند:
افزایش سن بازنشستگی
کوچکسازی بوروکراسی دولتی
خصوصیسازی صنایع
اصلاح قوانین کار
تحلیلگران S&P معتقدند کشورهایی که مجبور به اجرای آن برنامههای سخت شدند، اکنون ساختار اقتصادی بسیار مقاومتری نسبت به ۱۵ سال پیش دارند.
فراتر از گردشگری: دلایل رشد جنوب اروپا
اقتصاد اسپانیا سال گذشته رشد خیرهکننده ۳.۵ درصدی را تجربه کرد و یونان نیز رشد ۲.۳ درصدی داشت (بیش از دو برابر فرانسه و بریتانیا). در همین حال، آلمان برای دومین سال متوالی کاهش رشد را ثبت کرد.
بخشی از این موفقیت به رونق گردشگری و دریافت کمکهای مالی و وامهای کلان از اتحادیه اروپا (برای بهروزرسانی زیرساختها) مربوط میشود.
اما تغییرات عمیقتری نیز رخ داده است:
مراکز جدید فناوری: شهرهایی مانند میلان، لیسبون و سویل در حال تبدیل شدن به قطبهای فناوری، مالی و استارتاپی هستند.
مشاغل تخصصی: بازارهای کار در جنوب اروپا در حال جذب مشاغل تخصصیتر هستند که بهرهوری را افزایش میدهد.
احتیاط مالی: دولتها نسبت به هزینههای خود بسیار حساستر شدهاند. برای مثال، جورجیا ملونی در ایتالیا، برخلاف وعدههای انتخاباتی، احتیاط مالی را در اولویت قرار داد تا بازارها را آرام نگه دارد و کسری بودجه را مهار کند.
بحران در شمال: چرا مدل قدیمی دیگر جواب نمیدهد
حالا نوبت کشورهای اصلی اروپاست که با مشکل روبرو شوند. مدل رشد سنتی اروپای غربی که بر تجارت و صنعت متمرکز بود، به دلایل زیر دیگر کارایی ندارد:
تعرفههای تجاری آمریکا
افزایش رقابت چین
پایان دوران انرژی ارزان روسیه
دولتهای شمالی که در دوران همهگیری کرونا و بحران انرژی وامهای سنگینی گرفتند، حالا برای کاهش کسری بودجه تلاش میکنند، اما برخلاف جنوب، موفق نبودهاند. انتظار میرود کسری بودجه فرانسه امسال به ۵.۴ درصد برسد، در حالی که این رقم در بریتانیا، اتریش و بلژیک نیز بالای ۴ درصد است.
چالش سیاسی: دولت رفاه و بنبست اصلاحات
مشکلات شمال اروپا عمیقتر از اقتصاد است. این کشورها در آینده نزدیک با هزینههای هنگفتی برای جمعیت مسن، تعهدات دفاعی و گذار به انرژی سبز مواجه هستند.
اما تلاشها برای اصلاح ساختارها (مانند «دولت رفاه» پرهزینه) با مقاومت سیاسی شدید روبرو شده است. در فرانسه، تلاش برای اصلاح قانون بازنشستگی (افزایش سن بازنشستگی) منجر به سقوط چند دولت و فلج شدن سیاست شده است.
این بنبست سیاسی و نارضایتی مردم، راه را برای احزاب راست و چپ افراطی باز کرده است. این وضعیت، ایجاد اجماع برای اصلاحات اقتصادی دردناک را تقریباً غیرممکن میکند و یک «حلقه نابودی» بین بیثباتی سیاسی و چالشهای مالی ایجاد کرده است.
خطر واقعی: آیا اروپا برای شوک بعدی آماده است
برخی کارشناسان معتقدند سیاستهای حمایتی بانک مرکزی اروپا (مانند خرید اوراق قرضه) در گذشته، باعث شد دولتها نیاز کمتری به انضباط مالی احساس کنند.
اگرچه در حال حاضر بحران بدهی قریبالوقوعی اروپا را تهدید نمیکند، اما خطر واقعی جای دیگری است:
اقتصاددانان هشدار میدهند که اگر بحران دیگری (مانند یک همهگیری جدید یا یک شوک ژئوپلیتیکی) رخ دهد، کشورهای بزرگ اروپایی دیگر «فضای مالی» (پول کافی) برای واکنش نشان دادن نخواهند داشت. آنها دستبسته خواهند بود و مجبور به انتخابهای بسیار سختتری خواهند شد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.


ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0