تاریخ انتشار : سه شنبه 11 دی 1403 - 0:17 خبرنگار : رضایی
کد خبر : 615447

5 راهنمایی برای تغییر ساز از گیتار الکتریک به گیتار بیس

5 راهنمایی برای تغییر ساز از گیتار الکتریک به گیتار بیس

اگر به اجراهای بزرگ موسیقی در دهه‌های اخیر نگاه کنید، به احتمال بسیار زیاد با یک نوازنده گیتار بیس و یک نوازنده گیتار الکتریک مواجه خواهید شد. در واقع، از دهه پنجاه میلادی که شرکت فندر با عرضه گیتار بیس Precision Bass و گیتار الکتریک Telecaster جهان موسیقی را دگرگون کرد، این سازها به جزئی

اگر به اجراهای بزرگ موسیقی در دهه‌های اخیر نگاه کنید، به احتمال بسیار زیاد با یک نوازنده گیتار بیس و یک نوازنده گیتار الکتریک مواجه خواهید شد. در واقع، از دهه پنجاه میلادی که شرکت فندر با عرضه گیتار بیس Precision Bass و گیتار الکتریک Telecaster جهان موسیقی را دگرگون کرد، این سازها به جزئی جدانشدنی از موسیقی بدل شدند. در دهه پنجاه، هر روز به تعداد افرادی که اقدام به خرید گیتار بیس فندر یا ریکن‌بکر یا یک گیتار الکتریک از برندهای مشهوری چون فندر و گیبسون می‌کردند، افزوده می‌شد و چیزی نگذشت که حتی تصور موسیقی بدون این سازها هم سخت شد.

همانطور که احتمالاً می‌دانید، تشابهات بسیاری میان گیتار الکتریک و بیس وجود دارد و این دو ساز از لحاظ ساختاری بسیار به یکدیگر شبیه هستند. یکی از مهمترین نقاط تشابه میان این دو ساز، بهره‌گیری آنها از پیکاپ‌های مغناطیسی برای دریافت ارتعاشات سیم‌ها و تولید صدا بدین شکل است. علاوه بر این، چهار سیم پایینی گیتار الکتریک، در یک اکتاو بالاتر، اما در نتی کاملاً مشابه با چهار سیم یک گیتار بیس کوک می‌شوند و به همین دلیل، نوازندگی با آنها بسیار شبیه به یکدیگر است. این امر بدین معناست که گیتار بیس در الگوی EADG کوک می‌شود و گیتار الکتریک با دو سیم بیشتر، در الگوی EADGBE.

اما با وجود این نقاط اشتراک ساختاری و مهم، تفاوت‌هایی بارز نیز میان این دو ساز وجود دارد که اگر می‌خواهید از یکی از آنها به سراغ دیگری بروید یا برای اولین بار یکی از آنها را خریداری کنید، باید از آنها آگاه باشید. دانستن این تفاوت‌ها به شما کمک می‌کند که درکی عمیق‌تر از گیتار بیس پیدا کنید و با سرعتی بالاتر به یک بیسیست ماهر تبدیل شوید.

در این مطلب، قصد داریم به پنج نکته مهم اشاره کنیم که باعث می‌شوند بسیار آسان‌تر وارد دنیای گیتار بیس شوید.

 

  1. اندازه گیتار بیس به‌وضوح بزرگتر از گیتار الکتریک است

بدیهی است که گیتارهای بیس، اندازه‌ای بسیار بزرگتر از گیتارهای الکتریک دارند. با وجود این که یک گیتار بیس تعداد سیم‌هایی کمتر از یک گیتار الکتریک دارد، اما ضخامت این سیم‌ها بسیار بیشتر از سیم‌های یک گیتار الکتریک است؛ زیرا این ساز باید صدایی بسیار بم‌تر تولید کند. این سیم‌های بسیار ضخیم، کشش و فشاری بیشتر را به دسته و بدنه ساز وارد می‌کنند و به همین دلیل، بدنه ساز باید مقاوم‌تر باشد. این امر باعث می‌شود که گیتارهای بیس بدنه‌ای کمی بزرگتر، سخت افزاری مستحکم‌تر و دسته‌ای بلندتر و ضخیم‌تر از یک گیتار الکتریک داشته باشند. اما اگر می‌خواهید گیتار بیسی با طول اسکیل و دسته کوتاه‌تر و بدنه‌ای کوچکتر داشته باشید نیز مدل‌هایی همچون Fender Mustang PJ با اندازه‌ای بین گیتار بیس و الکتریک، گزینه‌ای بسیار مناسب برای شما خواهند بود.

دیگر تصمیمی که باید در شروع نوازندگی گیتار بیس بگیرید، نحوه نواختن ساز است. در واقع، باید از خود بپرسید که آیا می‌خواهید این ساز را به‌وسیله پیک بنوازید یا با انگشتان خود و به‌صورت فینگراستایل.

فینگراستایل، متداول‌ترین روش نوازندگی گیتار بیس است و اجرای قطعات مختلف را بسیار آسان‌تر می‌سازد. همچنین این روش امکان نواختن گیتار بیس به‌شکلی بسیار ظریف‌تر و پویاتر را به شما می‌دهد و تنوع تُنال بسیار بیشتری را نیز نسبت به یک پیک در اختیارتان قرار می‌دهد. از مشهورترین نوازندگان بیس با روش فینگراستایل می‌توان از گدی لی (Geddy Lee)، جیمز جیمرسون (James Jamerson)، داک دان (Duck Dunn) و فلی (Flea) نام برد.

از سوی دیگر، نواختن گیتار بیس به‌وسیله پیک، باعث می‌شود که ساز صدایی متفاوت با اتک بیشتر تولید کند. در صورت استفاده از این روش، صدایی روشن‌تر و زبرتر به دست خواهد آمد که می‌تواند برای برخی از ریتم‌ها مناسب‌تر باشد. بسیاری از بیسیست‌های مشهور در دنیا همچون دیوید الفسون (David Ellefson) از گروه مگادث (Megadeth)، داف مکیگن (Duff McKagan) از گروه گانز اند رزز (Guns n’ Roses) و حتی پال مک‌کارتنی (Paul McCartney)، برای نواختن گیتار بیس از پیک استفاده می‌کنند.

 

  1. از پیچیده ساختن نوازندگی خود خودداری کنید

در حالی که گیتار الکتریک در موسیقی نقشی برجسته‌تر دارد و بعضاً در چندین وظیفه (لید و ریتم) در یک موسیقی ایفای نقش می‌کند، گیتار بیس تنها یک نقش دارد و باید در اکثر موارد، به‌شکلی کمینه‌گرایانه و تنها به‌عنوان مکمل موسیقی در آن حاضر شود.

اما با این وجود، نقش یک بیسیست در یک گروه موسیقی بسیار مهم است. گیتار بیس به‌نوعی پایه و بنیانی مستحکم را برای سایر اجزای موسیقی شکل می‌دهد و در هماهنگی کامل با سازهای کوبه‌ای و درام، سرعت نوازندگی سایر اجزای گروه را نیز تعیین می‌کند.

مهم نیست که بیس‌لاین شما چقدر پیچیده است؛ بلکه حتی یک بیس‌لاین تک‌نت نیز عنصری حیاتی از یک اجرای موسیقی است که سایر اعضای گروه در نوازندگی به آن تکیه می‌کنند و به همین دلیل، باید ساده، مختصر و قابل اتکا باشد.

در واقع، بیسیست‌ها مسئولیت ساخت و حفظ ریتم موسیقی را بر عهده دارند و با صدای ساز خود، عمقی مضاعف نیز به موسیقی می‌بخشند.

 

  1. ارتباط خود با درامر را بهبود دهید

بخش ریتم موسیقی، پایه‌ای ریتمیک و‌ هارمونیک را برای صدای خواننده و سایر اجزای موسیقی همچون گیتار بنا می‌کند. به دنبال همین امر، بیسیست و درامر باید همواره به‌شکل کامل با یکدیگر هماهنگ باشند تا خللی در ریتم پدید نیاید.

شما هیچ‌گاه با شنیدن یک سولوی گیتار شروع به رقص نمی‌کنید و در واقع، این ریتم است که حس رقصیدن و ارتباط عمیق با موسیقی را به شما القا می‌کند! در واقع، بیس و درام را می‌توان موتور محرک یک گروه موسیقی دانست.

یک نکته آسان برای هماهنگ شدن با ریتم موسیقی در نوازندگی بیس این است که ریتم‌های خود را بسیار نزدیک به صدای کیک درام و اسنر درام بنوازید. آسان‌ترین راه برای اجرای چنین تکنیکی این است که نت پایه موسیقی را همراه با کیک درام و نتی با یک اکتاو بالاتر از آن را همزمان با اسنر درام بنوازید. به این شکل، می‌توانید یک پس‌زمینه بسیار قابل اتکا برای سایر اجزای موسیقی تشکیل دهید.

 

  1. از تکنیک Walking بیشتر استفاده کنید

تکنیک Walking در یک بیس‌لاین، به‌معنای نواختن نت‌هایی متصل‌کننده در میان نت‌های پایه آکوردهای یک قطعه موسیقی است. به‌کارگیری این تکنیک باعث می‌شود که بیس‌لاین به‌شکلی زیباتر و تمیزتر در پس موسیقی جریان یابد و تغییر نت میان آکوردهای موسیقی بهتر انجام شود.

در گذشته، تکنیک واکینگ بیشتر در سبک‌های موسیقی همچون بلوز و جز مورد استفاده قرار می‌گرفت؛ اما امروز این تکنیک در میان بیسیست‌های بازه‌ای وسیع‌تر از سبک‌های موسیقی محبوبیت یافته است و می‌توان آن را در بسیاری از آثار شنید.

این نت‌های متصل‌کننده که به‌دلیل هدایت دست نوازنده به سوی نت بعدی، به نت‌های هدایت‌کننده نیز شناخته می‌شوند، می‌توانند هم از فواصل دیاتونیک و هم از فواصل کروماتیک باشند. نت‌های هدایت‌کننده دیاتونیک، نت‌هایی از یک گام مشخص هستند که دو آکورد در این گام را به یکدیگر متصل می‌کنند. در مقابل، نت‌های متصل‌کننده کروماتیک، لزوماً از لحاظ آکوردی و گامی با نت‌های اصلی مشترک نیستند، اما در میان آن دو نت دیاتونیک قرار می‌گیرند.

 

  1. به شکل هوشمندانه از پاساژ استفاده کنید

فیل (fill)، یک پاساژ کوتاه موسیقایی است که در میان دو بخش موسیقی نواخته می‌شود تا روند یکنواخت موسیقی شکسته شود و جذابیت آن برای شنوندگان افزایش یابد. در واقع، با استفاده از فیل، شما بیس‌لاین خود را به‌شکلی پویا تزئین می‌کنید و پلی جذاب و گوش‌نواز را میان دو بخش موسیقی، همچون ورس و کورس آن بنا می‌کنید.

اما با وجود این که فیل می‌تواند تکنیکی بسیار کاربردی در جذاب ساختن نوازندگی‌تان باشد، باید در میزان استفاده از آن در طول نوازندگی خود توجهی ویژه داشته باشید و از زیاده‌روی در به‌کارگیری آن بپرهیزید. زیرا با اینکه این تکنیک می‌تواند جذابیت نوازندگی شما را افزایش دهد، اما استفاده بیش‌ازحد از آن، ریتم کلی موسیقی را بر هم می‌زند و توجه شنونده را از عناصر اصلی موسیقی دور می‌کند.

در زمان اجرای پاساژ، برای این که از صحت ریتم نوازندگی خود اطمینان حاصل کنید، به تعداد ضرب‌های پاساژ پیش از بازگشت به ریتم اصلی توجه داشته باشید تا تغییری بسیار تمیز و نامحسوس میان این دو بخش صورت گیرد.

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.